شنبه

Entry for 26 Jul 2014

 
گفت و گو با افشين هاشمی
 
 
شايد بهتر باشد پشت سرمان را نگاه نکنيم
 
بانی فیلم آنلاین:
 افشين هاشمي يکي از کشفهاي سينماي ايران در يک دهه اخير است. بازيگري که با وجود جواني خاطره حضورهايش روي صحنه تئاتر، مقابل دوربين سينما و تلويزيون در ياد مانده. با انبوهي نقش متفاوت و دور از هم که يکي از بهترينهايش مجيد در «برف» است. افشين هاشمي يک همکاري موفق هم با حوزه هنري دارد و آن کارگرداني فيلم دوست داشتني «خسته نباشيد» به همراه محسن قرايي است. او به استناد همين فيلم کارگرداني است خلاق و پر از ايده هاي تازه در فيلمسازي، چيزي که سينماي ايران به آن نياز دارد. هاشمي در گفتگو با سوره سينما درباره انتخابهايش، کارگرداني «خسته نباشيد» و بازي در «برف» صحبت کرد.

*  *  *

*افشين هاشمي بازيگر گزيده کاري است، کمتر فيلم بد در کارنامه اش ديده ميشود، کارگرداني تئاتر و سينما هم انجام داده. اعتبار حرفهاي دارد و شناخته شده است. با توجه به اين ها، سخت گيرانه انتخاب ميکند؟
افشين هاشمي: من در همه اين سالها  تلاشم را کرده ام در فيلمي که ميدانم نتيجه خوبي ندارد بازي نکنم. زماني که در فيلم يک کارگردان بازي مي کنم، بازيگر او هستم. مهم نيست تجربه دارم، کارگرداني کرده ام، مهم اين است که با کليت کار و انديشه حاکم بر آن موافقم و در فضايي قرار مي گيرم که کارگردان ميخواهد.

*اگر اين تصوير با ذهنيت شما فرق داشته باشد چطور؟
چه بهتر، چون به عنوان بازيگر گرفتار تکرار آن چه مي دانم، نميشوم. چه خوشبخت است بازيگر گونه ي ديگري از سينما اگر فرصتِ بازي در فيلمي مثلاً از واروژ کريم مسيحي پيدا کند که نوع و فضاي اثرش خاص و منحصر به فرد است. بازيگر در اين تجربه هاي متفاوت وجودش را در اختيار نقشهاي مختلف قرار داده، و از اين تنوع لذت ميبرد.

*شما از تئاتر آمده ايد، در تلويزيون هم گاهي حضور داريد و در سينما هم. رابطه تان همچنان با تئاتر محکم است. اگر قرار باشد انتخاب کنيد الويت شما چيست؟ سينما؟ تئاتر؟
براي من اثر خوب مهم است؛ فرقي نميکند کجا باشد.

*چقدر بعد مالي در انتخابهايتان مهم است؟
تا اين لحظه ترجيحم اين است که وقتي به پشت سرم نگاه مي کنم، رضايت نسبي از کارم داشته باشم. البته يک انتخاب ديگر هم هست: اين که اصلا پشت سرمان را نگاه نکنيم!

*شما يک فيلم خيلي خوب ساخته ايد. «خسته نباشيد» فيلمي است که تحسين شد و مورد توجه قرار گرفت، پيش از آن هم به کارگرداني در سينما فکر کرده بوديد؟
فکر ميکنم همه بازيگرها از فيلمي که روزي خواهند ساخت تصوري دارند. من در تئاتر کارگرداني کرده بودم و ميدانستم که فيلمسازي را هم تجربه ميکنم. آقاي رضا ميرکريمي کمک کرد و اين اتفاق زودتر از آنچه پيشبيني ميکردم افتاد. فکر ميکردم يک موزيکال خواهم ساخت، اما با محسن قرايي يک فيلم واقع گراي قصه گو ساختيم.

*در «خسته نباشيد» نميخواستيد در هيچ کدام از نقشها بازي کنيد؟
بازيگرهاي مناسبتري را توانستيم براي نقشها پيدا کنيم، البته فکر کرده بوديم اگر بازيگر مناسب پيدا نشد مقابل دوربين بروم. (می خندد)

*با «خسته نباشيد» به عنوان کارگردان تواناييهايتان را نشان داديد. بعد از آن پيشنهاد براي ساخت فيلم داشتيد؟

هنوز از زمان اکران عمومي فيلم فاصله زيادي نگرفته ايم. «خسته نباشيد» از آن دست فيلمهاست که جشنواره به معرفي و ديده شدن آن کمک زيادي مي کرد و در آن مقطع من حذف بودم. به هرحال منتظر پيشنهاد نماندم و خارج از ايران يک فيلم ساختم. اکنون هم تلاشهايي براي ساخت فيلم بعدي شروع کرده ام که نميدانم نتيجه ميدهد يا نه.

*بپردازيم به «برف» و نقش شما. مجيد با خواهر و برادرهايش تفاوت دارد. دهه پنجاهي است، اين تفاوت را در رفتار و سلوکش ميشود ديد. همه خانواده در وضع بحراني به وجود آمده مقصر هستند اما در نگاه اول، مجيد گناهکار است. مجيد قرباني است؟
او پسر بزرگ خانواده و تنها عملگراي خانواده است. اميد که سرباز است و سربازي اش بهانه اي براي فرار از خانه. سارا هم که به دنبال اين است که زودتر شوهر کند و از ايران برود. مجيد کار کرده اما برنامه ريزی هايش اشتباه از کار درآمده، ولي نمي‎خواسته اين طور بشود.

*يک سکانس خوب در فيلم هست که خيلي درست اجرا شده. مجيد و مادربزرگ درباره زنها حرف ميزنند و مجيد از عقاب و پرواز ميگويد و اين که زن دست و بالش را ميبندد. او ضد زن است؟
(ميخندد). هميشه از قديم گفتهاند زن به مرد سر و سامان ميدهد. مجيد اين را نميخواهد. با وجود يک زن او نميتواند بلندپروازي و نقشه هايش را داشته باشد و محصور ميشود. ازدواج آزاديهاي پسربچه گانه اي که همه مردها دوست دارند، از آنها سلب ميکند و مجيد اين را نميخواهد.

*پس جاه طلب است؟
اسمش جاه طلبي نيست. فرار از مقيّد شدن است. مجيد نميخواهد قاعده مند زندگي کند، ميخواهد معامله کند، ريسک کند و همسر اين فرصت را به او نميدهد، هر چند به زندگي اش سر و سامان ميدهد.

*در زندگي سارا و اميد ردپاي عشق هست، ولي در گذشته مجيد گويا زن و عشق نبوده. اهل زندگي عاشقانه نيست.
شايد هم بوده و ما خبر نداريم!
 
منبع : سوره سينما

۲ نظر:

ali گفت...

خیلی خوب بود؛
جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون در https://www.filmnetnews.ir/

ali گفت...

جدیدترین اخبار سینما و تلویزیون در فیلم نت نیوز