سه‌شنبه

Entry for 09 Mar 2010




نقد فیلم پرسه در مه

پرسه در مه، فیلم جدید بهرام توکلی یکی از بهترین فیلم هایی است که در جشنواره امسال مشاهده کردم که البته با وجود همین خوبی هایش،نقاط ضعفی هم دارد که بهشان اشاره خواهم کرد.

پرسه در مه فیلمی است که به طور مشخص برای مخاطب عام ساخته نشده،زیرا پیچیدگی ها و تلخی بسیار داستانی و بصری فیلم دقت و حوصله بسیاری می طلبد که متاسفانه حلقه گمشده مخاطبان سینمای ایران است!


پرسه در مه چه از لحاظ فرم ساختاری و چه از لحاظ نحوه روایت، اتفاقی نادر و میمون در سینمای ایران است که کم تر کسی دست به چنین ریسکی می زند و چنین فیلمی می سازد.در واقع پرسه در مه را می توان از معدود آثار تاریخ سینمای ایران دانست که از فضای اکسپرسیونیستی و ابزورد بالقوه فیلمنامه خود نهایت استفاده را برده و به بهترین نحو ممکن در ساختار اجرائی آنها را به کار برده.

 داستان فیلم را به هیچ عنوان نمی توان به شکل روشنی عنوان کرد،فیلم در مورد موسیقی دانی است که همسر خود را بدلیل عادات ناپسند و دیوانه وار خود به ندرت از دست می دهد و البته همه این خاطرات را در حالیکه در کما به سر می برد،به یاد می آورد.فیلم با فلش بک ها و فلش فوروارد های پی در پی ای که ایجاد می کند،توهم ها و واقعیات زندگی شخصیت اصلی و همسرش را به تصویر می کشد که البته از جاهایی به بعد این یادآوری ها ذهن همسر را هم فرا می گیرد.

 بزرگ ترین مشکل فیلم هم البته در همین فیلم نامه آن است، فیلم در یک سوم پایانی به قدری پیچیده می شود و گره هایی را ایجاد می کند که عملا در توصیف داستان خود درمانده می شود و نمی داند که چه می خواهد،البته این ضعف با پایان باز و جالب فیلم جبران می شود،پایان فیلم را در واقع هم می توان فلش بکی مجدد به گذشته محسوب کرد و هم می توان تصور کرد که همه اینها تصورات امیر(شخصیت اصلی)بیش نبوده است…


یکی از بزرگ ترین امتیازات فیلم، بازی های آن با فرم غیر خطی است،بهرام توکلی در دومین فیلم خود همه قواعد روایات غیر خطی را با تغییرات عمده ای همراه می کند و گاهی این خاطرات را با تخیل های آگاهانه شخصیت ها پیوند می زند که همین موجب دلپذیری فیلم می شود، البته گاهی وابستگی بیش از اندازه فیلم به فرم،محتوا را تحت تاثیر قرار می دهد و این هم صدمه دیگری است که بر پیکر فیلم وارد شده.

بهرام توکلی در فیلم خود فضای موسیقی را در سکانس هایی آشکارا بر صداهای خارج قاب غالب کرده که وام دار سینمای بزرگانی چون کیشلوفسکی و تارکوفسکی(به خصوص زندگی دوگانه و رونیکای کیشلوفسکی) است و همین ریسک نیز به نقطه قوت دیگر فیلم تبدیل شده است.
 فضاسازی های کار هم در مقیاس سینمای ایران فوق العاده اند،بخصوص صحنه های فوق اکسپرسیونیستی مربوط تئاتری که رویا در آن بازی می کند و یا دکوپاژ زیبای صحنه های پیانو نوازی امیر که با فضایی کاملا مناسب رنگ آمیزی شده اند.

و اما در مورد بازی های فیلم باید گفت که دو بازیگر بین المللی و قدر سینمای ایران،شهاب حسینی و لیلا حاتمی در این فیلم نقش خوج اصلی را بازی می کنند و کولاکی به راه انداخته اند که دهان هر انسانی را به تحسین می گشاید!

 شاه کاری را که شهاب حسینی در نقش امیر روان پریش از خود ارائه می دهد، به این سادگی ها نمی توان توصیف کرد،فقط همین قدر بگویم که بازیش را خیلی راحت می توان با بزرگترین بازیگران حال حاضر سینمای جهان مقایسه کرد،داشتن چنین بازیگر فهیم و کاردرستی برای سینمای ایران غنیمتی است،به قول مازیار فکری ارشاد باید قبول کنیم که شهاب حسینی دیگر دارد تبدیل به یک بازیگر قدر و همه فن حریف می شود و شکی هم نیست درش!

 لیلا حاتمی نیز در نقش رویا فوق العاده است و چنان جانی به کاراکتر رویا بخشیده که بخصوص در صحنه های تنهایی خود،چنان بازی با میمیک صورتش ارائه می دهد که تماشاگر را محو می کند!مسعود رایگان البته چندان چنگی به دل نمی زند اما در مجموع جا افتاده…

 پرسه در مه را می توان از معدود آثار سینمای ایران دانست که مفهوم اکسپرسیونیست را درک کرده و آنرا به بهترین شکل تصویری به مخاطبش ارائه می دهد و هم خود را در سطح بالایی نگاه می دارد و هم به تماشاگرش لذات تصویری بدیعی را هدیه می دهد…

 بهرام توکلی را باید جدی گرفت،کارگردانی که مشخص است سینما را درست درک کرده و می شناسد و از لحاظ تصویری در نهایت چیرگی چشم ها را خیره می کند…پرسه در مه را از دست ندهید،البته اگر انسان افسرده ای نیستید!

 نقد از: امیر رضا تجویدی

هیچ نظری موجود نیست: