پنجشنبه

گزارشي از پشت صحنه سريال «بازپرس»

نوشتن درباره آثاري كه مهدي فخيم‌زاده مي‌سازد براي هر خبرنگاري جذاب است؛ جذاب از جهت شخصيت و خلق و خويي كه خود فخيم‌زاده دارد و البته به لحاظ نوع نگاهي كه به جامعه پيرامون خود دارد ؛ نگاهي كه همواره با ظرافت و دقت نظر همراه است و با زباني مردمي آن را در قالب فيلم‌هاي سينمايي يا مجموعه‌هاي تلويزيون، پيش‌روي مخاطب خود قرار مي‌دهد.
اين كارگردان كه در چند سال اخير، علاوه بر ساخت مجموعه‌هاي تاريخي، با رويكرد تازه‌اي داستان‌هاي پليسي و جنايي از جنس مردم‌پسند را مقابل دوربين برده به گونه‌اي كه سريال «خواب و بيدار» را براي تثبيت جايگاه پليس 110 با پشتيباني مستقيم فرمانده نيروي انتظامي آن زمان، سردار محمدباقر قاليباف مقابل دوربين برد و پس از آن سراغ مجموعه «حس سوم» رفت و نوعي فانتزي از سناريو داستان‌هاي پليسي و جنايي را در ارتباط با مواد مخدر و قرار دادن شامه قوي در يك زن را كه بعد با پليس همكاري مي‌كند، دستمايه قرار داد تا ماجراي مواد مخدر را به تصوير بكشد و دست آخر هم با مجموعه «بي‌صدا فرياد كن» مسائل پيرامون قرص‌هاي روانگردان را به نمايش گذاشت. فخيم‌زاده اين روزها مشغول ساخت جديدترين سريال خود با نام بازپرس است. وي در اين سريال داستانك‌هاي كوتاه را كه در يك ساختمان 12 طبقه مي‌گذرد، به بهانه يك قتل مقابل دوربين برده است؛ از همين رو در يك روز گرم تيرماه در دماي بالاي 40 درجه، سراغ گروه فخيم‌زاده رفتيم تا ببينيم پشت صحنه سريال بازپرس چه مي‌گذرد و آنها را جايي حوالي پيست سواركاري چيتگر ديديم كه در ساختماني نيمه كاره درست كنار اتوبان تهران كرج مشغول كار بودند.
وارد ساختمان نيمه كاره مي‌شوم. از حياط خانه با سقفي پوشيده از ايرانيت به پاركينگي كه اتفاقا يكي از لوكيشن‌هاي سريال است وارد مي‌شوم و بعد متوجه مي‌شوم اين ساختمان نيمه‌كاره با يك طبقه 4 واحدي استوديوي تصويربرداري مجموعه بازپرس است كه قرار است ماجراهاي مجموعه در همين يك طبقه تصويربرداري شود؛ طبقه‌اي كه با طراحي صحنه‌هاي مختلف بايد جاي 12 واحد را بگيرد و لوكيشن يك واحدي را ساختماني با 12‌واحد جلوه دهد.
زياد منتظر نمي‌مانم. مهدي فخيم‌زاده با سري تراشيده و دستاني با طرح خالكوبي عقرب از در وارد مي‌شود. خيلي زود متوجه مي‌شوم اين كارگردان در تست گريم براي ايفاي نقش قدرت در سريال «بازپرس» است. از فخيم‌زاده مي‌خواهم درباره كاراكتر قدرت و چگونگي شخصيت او در اين مجموعه بگويد. فخيم‌زاده ابتدا قدرت را سردسته باند خلافكارها معرفي مي‌كند و مي‌گويد: اين مرد خانه‌اي براي پرورش گدا و اداره امور خلافكاران دارد كه با زني خلاف كار به نام رويا با بازي رويا نونهالي به عنوان يك زوج خلاف، مجموعه خلافكاران را رهبري مي‌كنند. در واقع اين زن با پيشينه‌اي كه دارد به شخصيت ناتاشا در سريال خواب و بيدار خيلي شبيه است اما جنس خلاف رويا با ناتاشا متفاوت است به اين معني كه رويا در بازپرس نقش زن شيك‌پوشي را بازي مي‌كند كه سركرده گدايان تهران و مسوول پخش آنها در سطح شهر است و خانه‌اي دارد كه به اين گدايان پناه داده است؛ اما ناتاشا در خواب و بيدار در عين خلافكار بودن با اصغركوپك ناسازگار است و همكاري نمي‌كرد اما به عنوان خلافكار تحت تعقيب پليس بود.
از بازيگر سريال بازپرس درباره چگونگي تبديل شدن فخيم‌زاده و نونهالي به زوج هنري در نقش خلافكارها مي‌پرسم كه در عين تاييد مطلب به تفاوت جنس بازي هريك از آنها در دو مجموعه بازپرس و خواب و بيدار اشاره مي‌كند و مي‌گويد: نكته درستي را مطرح كرديد، اما جنس بازي در هر دو كار بسيار متفاوت است به اين معنا كه در «خواب و بيدار» اصغركوپك و ناتاشا يك رابطه فاميلي با تضاد و اختلاف نظر فراوان با هم داشتند اما در اين مجموعه مشخصا همكار يكديگر هستند.
وي در ادامه به داستان بازپرس اشاره مي‌كند و مي‌گويد: بازپرس، داستان يك آپارتمان 12 طبقه است كه در آن يك جسد پيدا مي‌شود و اين جسد سرنخ خيلي از مسائل ديگر است و به نوعي باعث مي‌شود، گذشته آدم‌هاي ساختمان و شخصيت‌هاي داستان سريال بازگو شود و پس از آن هم يك بازپرس وارد داستان مي‌شود كه تحقيقات او اكتشافات تازه‌اي از كليت داستان را در بردارد و باعث مي‌شود كه نيشتري به ديگر ماجراها خورده شود.
فخيم‌زاده در ادامه به تفاوت‌هاي اين سريال با ديگر كارهاي پليسي كه در گذشته انجام داده است، اشاره كرد و گفت: تفاوت اصلي اين سريال برخلاف ديگر سريال‌هايي كه در ژانر پليسي ساخته‌ام اين است كه بازپرس مجموعه‌اي اكشن از نوع برخوردهاي پليس و متهم نيست چراكه محور اصلي داستان يك كارآگاه است كه با فكر و دانش خود اكتشافاتي را انجام مي‌دهد و حقايق را مي‌يابد و هيجان كار در نظرات و اكتشافات او نهفته است؛ در واقع داستاني كارآگاهي است كه كشف ماجرا مي‌كند و اكشن مجموعه در درون داستان نهفته است.
اين كارگردان خوش‌ذوق سينما و تلويزيون در ادامه به تداوم فعاليت‌هاي خود در ساخت مجموعه‌هاي تلويزيوني اشاره كرد و گفت: در كشور ما ژانر ملودرام بيشترين سابقه ساخت را در زمينه تجربه انواع ژانرها در سينما و تلويزيون دارد و معمولا در ژانرهاي ديگر چنين سابقه‌اي وجود ندارد، بنابراين ژانر ادبيات پليسي، حادثه‌اي، وحشت و اقمار آن يكي از انواع گونه‌هايي است كه طرفداران بسياري دارد و نكته جالب اين است كه اولين سريال‌هاي وارداتي از كشورهاي آلمان، فرانسه و انگليس كه با مخاطب نيز ارتباط برقرار كرد سريال‌هايي در ژانر پليسي بوده و از سوي ديگر اين استقبال در ادبيات پليسي از قبيل داستان، فيلمنامه و نمايشنامه نيز بشدت ديده مي‌شود و حالا اين مخاطب داشتن حسن بزرگي براي ايجاد انگيزه و كار در اين ژانر و تعالي آن است؛ به همين دليل و البته علاقه شخصي خود دوست دارم در اين ژانر و اقمار آن كار كنم و اين علاقه در طول اين چند سال به وجود نيامده، چراكه در اوايل انقلاب هم به دليل اين علاقه فيلم سينمايي ميراث من جنون را كارگرداني كردم؛ فيلمي پليسي، جنايي و رواني كه در شرايط آن روز كم نظير بود، البته بگويم كه بازپرس سفارش هيچ نهاد و سازماني نيست و مانند سريال‌هايي چون حس سوم و بي‌صدا فرياد كن سفارش سازمان صدا و سيماست و هيچ نهاد ديگري در توليد آن نقش ندارد، تنها سريال سفارشي من به پيشنهاد آقاي قاليباف براي تعريف و تثبيت جايگاه پليس 110، خواب و بيدار بود و ديگر از هيچ سازمان و نهادي سفارش نگرفتم.
چگونگي چيدمان كاراكترها كنار هم در پيشبرد داستان يكي از ويژگي‌هاي آثار فخيم‌زاده است كه توجه به اين نكته را از ابتدا و درانتخاب عوامل توليد بويژه بازيگران در نظر مي‌گيرد، از همين رو از اين كارگردان مي‌خواهم كه درخصوص چگونگي چيدمان كاراكترهاي اين مجموعه كنارهم بگويد: «مجموعه تلويزيوني بازپرس برخلاف ديگر سريال‌هايي كه در همين ژانر ساخته‌ام از لحن و لهجه ديگري برخوردار است، به اين معنا كه در عين اين‌كه يك ماجرا و معما را بررسي مي‌كند، شخصيت‌ها و كار را با توجه به گره‌گشايي كه انجام مي‌دهد كنار هم مي‌چيند؛ بنابراين كوشيدم براساس نيازي كه فيلمنامه دارد، حركت كنم و در اين ميان از بازيگراني استفاده كردم كه از طنز و شيريني خاصي برخوردار هستند.
صداي آژير نصب شده در لوكيشن كار كه حكايت از آمادگي گروه براي تصوير برداري دارد، نشان داد كه همه چيز منتظر فرمان فخيم‌زاده است. ساعد هدايتي كه مخاطبان او را به عنوان بازيگر طنز مي‌شناسد در اين مجموعه پليسي نقش يك طلافروش را كه در اين آپارتمان زندگي مي‌كند، دارد و قرار است صحنه گفتگوي ابراهيمي (طلافروش) و اكبر رسولي يكي از شركا و سرمايه‌گذاران اين آپارتمان با بازي مهدي ميامي تصويربرداري شود.
پلاتوي كوچكي از آشپزخانه و ميز ناهارخوري 2 نفره با سبد ميوه‌اي كه روي آن چيده شده فضاي مناسبي را براي تصويربرداري اين صحنه مهيا كرده است و اين فضا با نگاه نكته‌بين فخيم‌زاده كامل مي‌شود. فخيم‌زاده پس از بازرسي كامل صحنه، فرمان حركت را مي‌دهد و ابراهيمي در حالي كه دو فنجان چاي در دست دارد كنار گاز آشپزخانه ايستاده و اكبر در حالي كه روزنامه مطالعه مي‌كند خطاب به ابراهيمي مي‌گويد: مي‌خواي ما پادرمياني كنيم؟
ابراهيمي با 2 فنجان چاي در دست در جواب مي‌گويد: دعوامون نشده كه رفته خونه باباش مي‌گه تا اين خونه رو عوض نكني، برنمي‌گردم.
اكبر: خونه رو واسه چي؟
ابراهيمي: چه مي‌دونم، والا از وقتي كه استخوان‌ها پيدا شده پاك ترسيده! مي‌گه من پا تو اين خونه نمي‌ذارم (در حالي كه چاي را روي ميز مي‌گذارد و روبه‌روي اكبر مي‌نشيند) ادامه مي‌دهد: گفته بايد اينجا رو بفروشي و بري يه جاي ديگه رو بخري، هرچي مي‌گم نمي‌شه مگه به خرجش مي‌ره.
اكبر با نگاهي مرموز جواب مي‌دهد: پس نمي‌خواد برگرده ؟
ابراهيمي: تا تو اين خونه هستم نه.
اكبر با خنده‌اي ادامه مي‌دهد: پس حالا حالاها عزب اوغلي هستي؟
ابراهيمي: آره ديگه.
اكبر: مي‌توني تحمل كني؟
ابراهيمي: چي كار كنم چاره‌اي ندارم.
اكبر: همچين بيچاره بيچاره هم نيستي.
ابراهيمي: يعني چي؟
اكبر: بشين تا بگم.
كات. سكانس پلان، طولاني صحنه گفتگوي اين دو دوست قديمي پس از گوشزدهاي فخيم‌زاده و تكرار صحنه به پايان رسيد. پس از پايان اين صحنه، ساعد هدايتي تاييد بازي خود را از فخيم‌زاده گرفت.از هدايتي درباره بازي در «بازپرس» پرسيدم و او درپاسخ گفت: اين دومين تجربه همكاري من با مهدي فخيم‌زاده است و پيش از اين نقش كوتاهي در «حس سوم» بازي كردم و حالا هم در «بازپرس» يكي از نقش‌هاي اصلي را كه كاراكتر يك طلا فروش است، بازي مي‌كنم. البته جدا از فرعي يا اصلي بودن نقش، خيلي خوشحالم كه در كنارآقاي فخيم‌زاده كار مي‌كنم و به عبارت بهتر ياد مي‌گيرم چراكه كار با ايشان آدم را پخته مي‌كند. خيلي ظرايف و ريزه‌كاري‌ها از نوع كارگرداني ايشان ياد گرفته‌ام بخصوص اين كه برخلاف كارهاي گذشته در يك پروژه پليسي كاملا جدي بازي مي‌كنم و آقاي كارگردان براي ارائه بازي بهتر، كمك بسياري به من كرده است و كاركردن با ايشان افتخاري بزرگ براي من است.

هیچ نظری موجود نیست: